واکسی


کتاب واکسی از علی آرام :  مجموعه 7 داستان کوتاه
در کل این مجموعه داستانهایی درمورد فقر و انحطاط و فاحشگی و بدبختی و بیچارگی و بی پناهیه که آدمو به دنیای تلخ و کثیف و رئالی میبره که هست ولی همیشه سعی میکنیم فراموشش کنیم. نویسنده مشهدیه و داستانها پر از کلمات و اصطلاحات مشهدی ،  اکثر دیالوگها با لهجه مشهدی نوشته شده ن  و قهرمان  هر 7 قصه فقیر و  دربدر و واخورده هستن.
توی سایت نویسنده میشه این کتاب و سایر آثارش رو بصورت pdf خوند.
 داستان اول (عطش) در مورد زنیه که همسرش اونو با یه دختر کوچیک مدرسه ای رها کرده و کل داستان در مسیر رفتن  زن  تا خرازی ته بازارچه ست.  گرما و عطش و لذت خوردن نوشابه خنک خوب توصیف شده ن، ولی احساسات زنانهء زن اصلاً خوب توصیف نشدن، هرجا که باید در مورد درگیری های درونی زن چند جملهء درست و درمون بخونی و بری توی تعلیق که بالاخره زنه چیکار میکنه یهو میبینی نوشته ( گیج و منگ کمی آنجا ایستاد و یکباره بدون اینکه بداند چکار میکند وارد دکان شد.. ) و هیچ نقطه اوج و هیجانی هم وجود نداره، روی گرما و عطش اول داستان زیاد تاکید شده ولی یهو داستان بدون پرداخت تموم میشه. کل قضیه اینه که مثلاً زن توی اوج گرما و عطش میره بازار که پرگار بخره اما درمورد قیمتش اشتباه حساب کتاب کرده بوده و بخاطر نوشابه ای که توی راه  خریده  پولش کم میاد و در یه لحظه میره به پیشنهاد آنی فروشنده پرگار جواب مثبت میده و هم پرگار میگیره و هم دیگه عطش نداشته ... توی داستان عطش و تعزیر و تنسگل   این حس بهم منتقل شد که درواقع راوی دانای کل نیست بلکه فقط یک ناظر کنجکاو و دقیق و کمی منتقده که گاهی حتی بنظرم احساسات قهرمان  رو اشتباه تفسیر کرده و هرسه این داستانها هم نقش اصلیشون زنه.
اما داستانهایی که نقش اصلیشون مرده بهتر نوشته شدن، بخصوص اونایی که داستان از زبان دانای کل نیست بلکه از زبان یه ناظر خارجیه که فقط صحنه هایی که میبینه شرح میده، مثلا داستان ( دوست)
قصه های (رینگو) و (واکسی) هم بنظرم خوب بودن ولی (چکمه) رو نپسندیدم.

0 نظرات: